ارسال
شده توسط حجت در 88/2/20 5:46 عصر
فریب دو جهان را
به من داد دل تو
کبوتروشاهین
من ساده دل تو
قضاوقدرافتاد
به پای توکه بنشین
شگفتا که نه بنداست
نه آزاده دل تو
اگرمیل توباشد
ددراین جبه نگنجد
گره درگره من
که نگشاده دل تو
صدامیزندت عشق
به این روشنی امروز
توگفتی که ننوشد
ازاین باده دل تو؟
اگرگردن مارا
تبرهم نزندهیچ
چه مهرغلطی زد
به سجاده دل تو